در دهم شهریورماه سال ۱۳48 در روستای وفس در استان مرکزی دیده به جهان گشود. دو سال بیشتر نداشت که به دلیل علاقه خاص خانواده به ائمه اطهار و معصومین(علیهم السلام) قم را جهت سکونت برگزیدند و به آن شهر مهاجرت نمودند. رسول در سن هفتسالگی تحصیلات خود را شروع کرد. علیرغم اینکه در سالهای پیروزی انقلاب کودکی بیش نبود، با افراد خانوادهاش در تظاهرات و راهپیماییهای مختلف شرکت میکرد. پس از انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی عضو پایگاه مقاومت مسجد محل شد و اکثر اوقات خود را در آنجا سپری کرد.
دانشآموزی خود را تا دوم راهنمایی ادامه داد. پس از آن ترک تحصیل کرد و تصمیم گرفت که به همراه برادر بزرگترش به جبهه اعزام شود. اما به خاطر کم سن و سال بودنش در پایگاه اجازه اعزام شدن به جبهه را به او ندادند. او فعالیتش را در پایگاه مقاومت از سر گرفت و پس از مدتی با تلاش فراوان توفیق پیدا کرد که به جبهه اعزام شود. آموزشهای مقدماتی را گذراند و ۱۵ ماه در جبهه جنوب و در گردان حضرت معصومه(B) مشغول فعالیت شد. در عملیات والفجر ۸ که منجر به آزادسازی فاو شد، سیدرسول از ناحیه پا مجروح شد و در مشهد بستری گردید. از پرستاران خواهش کرد که به خانواده، مجروحیت او را اطلاع ندهند. پس از بهبودی به مرخصی رفت اما با توجه به روحیه جانفشانی و شهادتطلبی که در وی بود مجدداً به جبهه نور علیه ظلمت رفت و در واحد اطلاعات عملیات نظامی لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(علیهماالسلام) مشغول به خدمت شد. پس از مدتی از ناحیه چشم مجروح شد که این بار نیز خانوادهاش را بیاطلاع میگذارد و دوباره به فعالیتهای خود ادامه میدهد. سرانجام در پنجمین روز از اردیبهشت ۱۳۶۷ در خط پدافندی شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به آرزوی دیرینه خود رسید.
پیکر مطهر او هم اکنون در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم قم در جوار برادر شهیدش سیدمحمود، آرمیده است.[1]
1. وفس در گذر زمان، ص 127 – 128.